مرحوم دکتر عبدالوهاب منوچهری (۱۳۸۶-۱۳۰۶)
دکتر عبدالوهاب منوچهري در سال 1306 در شهرستان نايين متولد شد. ايشان استاد پيشكسوت و متخصص بيماري هاي منتقله بوسيله بندپايان از دانشگاه تهران و نيز پايه گذار ايستگاههاي تحقيقات بهداشتی در استانهاي اصفهان، خوزستان (آبادان) و هرمزگان (بندرعباس) است. وي براي اولين بار در دنیا درسال 1344 "آنوفل دتالي" را به عنوان ناقل مالاریا در بندرعباس معرفی کرد. دكتر منوچهري در سال 1372 به افتخار بازنشستگي نائل آمد و از همان سال تا سال 1382 به عنوان استاد مدعو در دانشكده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران به تدريس پرداخت.
دکتر عبدالوهاب منوچهري از خاطره تلخ بوقوع پيوسته در دوران كودكي خود چنين مي گويد: بايد بگويم اتفاقي كه مسير زندگي ام را تغيير داد، اين بود كه پنج يا شش سال داشتم كه پدرم بر اثر افتادن از روي اسب بينايي خود را در سن 35 سالگي به كلي از دست داد و متعاقب آن هر دو چشم ايشان نابينا شد و بعد خدارحمت كند مادرم را، ايشان عنان زندگي را به دست گرفتند و بالاخره با هر زحمت و مشقتي كه بود وسيله اي را فراهم كردند تا ما بتوانيم به تحصيلاتمان ادامه دهيم.
از ديگر خاطرات دوران كودكي دكتر عبدالوهاب منوچهري از زبان خودشان مي توان به مورد زير اشاره كرد:
"سال 1312سالي بود كه من كلاس اول ابتدايي را درمدرسه پانزده بهمن شهر نايين آغاز كردم. خوب به خاطردارم كه معلم اول ابتدايي من" آقاي بقايي" نام داشت. وي در بدو ورود به كلاس شروع به حضور و غياب از دانش آموزان مي كرد و دانش آموزان با كلمه حاضر و غايب پاسخ معلم را مي دادند. يك روز با خودم گفتم كه كلمه غايب كه از حاضر خيلي قشنگ تر است، از امروز هنگام حضور و غياب معلم من مي گويم غايب. درهمين لحظه معلم گفت: منوچهري، من هم با صداي بلند گفتم: غايب، آقاي بقايي خدارحمتش كند با عصبانيت گفت: باز اين كره خر غيبت كرده!
درسال ششم ابتدايي هم به ياد مي آورم كه بدليل اينكه رياضياتم خيلي قوي بود، همه مسائلي را كه معلم به دانش آموزان ارائه مي كرد بدرستي پاسخ مي دادم. يك روز معلم طبق معمول مسئله اي را پاي تابلو نوشتند و بعد از چند لحظه پرسيدند كه چه كسي مساله راحل كرده است؟ من دستم را بالا بردم و معلمم گفت بيا پاي تابلو. من فكركردم كه مي گويد بيا و مساله را حل كن ولي تا خواستم گچ را بردارم مساله را حل كنم معلمم گفت: نمي خواهد حل كني فقط دستهايت را بياور. پرسيدم كه براي چي؟ گفت: براي اينكه تو هميشه مساله ها را زودحل مي كني و به ديگران فرصت پاسخ دادن نمي دهي. بعد هم با سه ضربه چوب مرا تنبيه كرد تا عبرتي باشد براي سايرين!
تحصيلات رسمي دکتر عبدالوهاب منوچهري به قرار زير است:
1312 تا 1322: آموزش دبستان در مدرسه پانزده بهمن شهر نايين.
1323 تا 1324: دوره دبيرستان در نائين.
1324 تا 1329: دوره آموزشي در دارالفنون تهران.
1330 تا 1334: دانشكده دامپزشكي دانشگاه تهران.
دكتر منوچهري درسال 1334پس ازفارغ التحصيلي ازدانشكده دامپزشكي دانشگاه تهران در انستيتو مالاريولوژي كه وابسته به گروه انگل شناسي دانشكده پزشكي دانشگاه تهران بود، مشغول به كارشد و بعد هم دوره عالي مالاريولوژي را در انستيتوي مالاريولوژي گذراند و متعاقب آن به انگلستان رفته و دوره انگل شناسي را در دانشگاه " بيماريهاي گرمسيري ليورپل" سپري كرد.
دکتر عبدالوهاب منوچهري از خاطرات دوران تحصيل خود چنين بياد دارد:
در سال اول دانشگاه من شاگرد آقاي فروزانفر بودم. ايشان معلم عربي من بودند. ايشان اول سال كه مي شد مي آمدند و حاضر و غايب مي كردند و بعد تا پايان سال اسم بچه ها يادشان بود. اول صبح زنگ عربي كه مي شد لغتهايي را كه بايد مي خوانديم دركتابچه اي مي نوشتيم. ايشان مي آمدند و نگاه مي كردند و امضاء مي كردند. بعد يك روز تشريف آوردند سر ميز من، فهميدم كه از امضاء گذشته است و چيزهايي كه دارند مي نويسند بيش از امضاء است. ايشان چيزهايي را نوشتند و كتابچه را به من دادند و بعد از اين كه كتابچه را نگاه كردم ديدم كه نوشته اند "عبدالوهاب در زبان فارسي نقطه گذاري براي هدايت خواننده است. تو علاوه بر اينكه نقطه را در جاي خود نمي گذاري غلط هم مي گذاري. يا اصلا نقطه نگذار يا اگر نقطه مي گذاري در جاي صحيح قرار بده. بعد از چند سال كه از خيابان ناصرخسرو مي گذشتم ديدم كه آقاي فروزانفر آنجا هستند و گفتند كه عبدالوهاب حالت چطوره؟ يعني بعد از چندين سال هنوز اسم مرا به خاطرداشت.
فعاليتهاي ضمن تحصيل: دکتر عبدالوهاب منوچهري درسال 1332 با پيوستن به جبهه ملي فعاليتش را در عرصه سياست آغازكرد. قابل ذكر است كه بدنبال وقوع كودتاي 28مرداد و ناكامي فعاليت اين جبهه ايشان براي هميشه با دنياي سياست خداحافظي كرد.
استادان و مربيان: دكتر فروزانفر از اساتيد دكتر منوچهري بود. عبدالوهاب منوچهري از آقاي جلالي ناييني (دايي ايشان) بعنوان فرد تاثير گذار در زندگي اش به نيكي ياد مي كند.
هم دوره اي ها و همکاران: آقايان مرحوم دكتر محمدعلي رشتي، دكترعزت الدين جواديان، دكتر مفيدي، دكتر محمدعلي فقيه، دكترحاجيان، مرحوم دكتر بيژن جانبخش، دكتر محسني، دكتر منصورغياث الدين و دكترمنصور معتبر از همكاران مرحوم دكتر منوچهري بوده اند. دكتر انوار، دكتر قازاريان، دكترپلشچي، دكتر حميدي، دكتر خدا بنده، دكتر محموديان، دكتر سليمي، دكتر خليلي و دكتر مكاره چيان از همدوره ايهاي دکتر عبدالوهاب منوچهري بوده اند.
وقايع ميانسالي: دکتر عبدالوهاب منوچهري پس از اخذ دوره انگل شناسي از دانشگاه بيماريهاي گرمسيري ليورپل و بعد از يك سال و نيم به ايران آمد و در قسمت حشره شناسي به عنوان دانشيار گروه انگل شناسي دانشكده بهداشت دانشگاه تهران مشغول به كار گرديد.
دكتر منوچهري از دوره ميانسالي خود چنين خاطره اي بياد دارد:
پس ازفارغ التحصيل شدن از آبان 1334 فعاليت خود را درانستيتو مالاريالوژي وابسته به گروه انگل شناسي دانشكده پزشكي دانشگاه تهرا ن شروع كردم و درسال اول خدمتم براي انجام تحقيقات بر روي مالاريا به اصفهان اعزام شدم كه نتيجه اين ماموريت يكساله تاسيس "آزمايشگاه تك ياخته شناسي اصفهان" بوده است. پس از اتمام اين ماموريت رهسپار آبادان شدم. در آن زمان من و همكارانم آقايان دكتر محمدعلي رشتي و دكتر عزت الدين جواديان در شرايط بسيار سخت وگرماي 48درجه جنوب با حداقل امكانات آب و برق در زير درختان نخل ميكروسكوپ و ساير وسايلمان را روي ميز مي گذاشتيم و از پيت هاي بنزين به عنوان صندلي استفاده مي كرديم. اتفاق جالبي كه درسال اول خدمتم در آبادان رخ داد، اين بود كه در نزديكي آبادان يك دهي به نام" بريم "بود. درآن زمان ما مجرد بوديم. من و دوستانم براي دادن لباسهايمان به لباسشويي به سمت آنجا حركت كرديم. در راه پيرمردي از اهالي اين ده به نشانه سوارشدن دست خود را بلند كرد و دوست من كه مرد خيلي مقرراتي بود گفت كه اين ماشين دولتي است و ما اجازه سواركردن او را نداريم. ولي از آنجايي كه من انسان سازشكاري هستم گفتم او را تا نقطه اي كه بتواند سوارتاكسي شود مي بريم، پس از سوارشدن پيرمرد من از او پرسيدم كه پدرجان حالت چطوره؟ پيرمرد با ضعف شديدي كه داشت به زبان عربي به من گفت من "سخين بارد" دارم. به يكي از د.وستانم كه در ماشين بود و زبان عربي را خوب مي دانست گفتم كه چه مي گويد، گفت كه مي گويد من تب و لرز دارم. از پيرمرد خواستم تا به آزمايشگاه ما بيايد و پس از انجام آزمايش خون از او متوجه شديم كه او به مالاريا مبتلا است. پيرمرد به ما گفت كه همسر من هم تب لرز دارد، فرداي آن روز به سمت "روستاي بريم" حركت كرديم تا ببينيم در آنجا چه مي گذرد. از 100 نفر از اهالي آن روستا براي آزمايش خون گرفتيم كه از اين تعداد حدود 96 مورد به مالاريا آلوده بودند. فورا طي تماس تلفني به تهران اعلام كرديم كه در روستاي بريم 96 مورد ابتلا به بيماري مالاريا ديده شده است. پس از اين تماس از تهران به ما اطلاع دادند كه بدليل اينكه "دكترراچي" وزير بهداشت وقت، به بغداد رفته اند و درآنجا اعلام كرده اند كه در ايران تنها شش مورد ابتلا به مالاريا وجود دارد، شما نبايد سر و صداي اين قضيه را بلند كنيد. درآن زمان من و همكارانم با اين طرز فكر كه ما با پول اين مردم رفته ايم و درس خوانده ايم، بنابراين حالا بايد دينمان را نسبت به آنها ادا كنيم؛ علي رغم اين پنهان كاري هاي وزارت بهداري وقت هر روز به مناطق مختلف اطراف آبادان وگرفتن خون از مردم و انجام آزمايش روي آنها و نيز تهيه دارو به روستاييان خدمت مي كرديم.
به خاطر دارم كه مردم يكي ازجزيره هاي اطراف آبادان به نام" صلبوخ " كه نام فعلي آن درحال حاضر"جزيره مينو"است در فقر اقتصادي بالايي در داخل اتاقك هايي به نام "كپر" كه با استفاده از برگ درختان خرما مي ساختند، چند نفري در داخل آنها در زير يك پتو در شرايط بسيار بد و نامناسب بهداشتي مي خوابيدند و لرزمي كردند. اكثر آنها به مالاريا مبتلا بودند، به گونه اي كه طي انجام آزمايش از خون مردم اين جزيره حدود هشت هزارمورد ابتلا به بيماري مالاريا مشخص شد كه متاسفانه به تدريج انگل آن ابتدا به اطراف آبادان و سپس به داخل اين شهر كشيده شد. در اين شرايط بود كه من و همكارانم با انجام آزمايش و تحقيق روي سموم مختلف موفق به معرفی تاثیر "سم ديلدرين" براي از بين بردن پشه هاي ناقل شديم و توانستيم كه اين بيماري را دراين منطقه كنترل كنيم .
مشاغل و سمتهاي مورد تصدي: دكتر عبدالوهاب منوچهري در سال 48 دانشيارگروه انگل شناسي بودند و از سال 54 تا 72 با عنوان استاد تمام در اين دانشگاه مشغول به تدريس بوده اند. ايشان عضو شوراي عالي مالاريا و عضو فوق تخصصي وزارت بهداشت بوده و با انجمن هاي علمي حشره شناسی و انگل شناسی در انگلستان و آمریکا همكاري داشته است.
از ديگر سمتهاي مورد تصدي ايشان مي توان به موارد زير اشاره كرد:
1348: دانشيار دانشكده بهداشت دانشگاه تهران
1351: عضو هيت بين المللي ارزشيابي برنامه هاي مبارزه با مالاريا در پاكستان.
1354: استاد دانشكده بهداشت
1357: كارشناس سازمان بهداشت جهاني در عراق.
1363: مدير كل آموزش دانشگاه تهران.
1366: مدير كل آموزش دانشگاه علوم پزشكي تهران.
1372 تا 1382: استاد مدعو دانشكده بهداشت دانشگاهعلوم پزشکی تهران.
فعاليتهاي آموزشي
دکتر عبدالوهاب منوچهري از اسفند سال 1336به سمت معلم دستيار يا دبير در دانشکده پزشكي مشغول به كار شد و بعد درسال 1348دانشياردانشكده بهداشت گرديد. در سال1354 نيز با عنوان استاد تمام وقت دانشكده بهداشت مشغول به كارشد و تا سال 1372در دانشكده بهداشت تدريس مي كرد. استاد بيشتر وقتش را روي تحقيقات در زمينه مالاريا گذاشته است و براي اولين باردرجهان آنوفل دتالي را دربندرعباس به عنوان ناقل مالاریا معرفي كرد.
چگونگي عرضه آثار: دکتر عبدالوهاب منوچهري 150 مقاله علمي در مجلات معتبر داخلی و خارجي به زبانهاي مختلف به چاپ رسانده است و بيش از 50 پايان نامه كارشناسي ارشد و دکترای حشره شناسی را راهنمايي كرده است. آثار ایشان هم اکنون به عنوان رفرنس در تحقیقات مالاریا در ایران و جهان استفاده می شود.
منبع: وبسایت مشاهیر و فرهیختگان ایران