Ceratopogonides as potential carriers of leishmaniasis in Australia

خلاصه این سمینار دانشجویی دوره دکترای حشره شناسی پزشکی و مبارزه با ناقلین که توسط آقای مهندس یاسر سلیم آبادی در تاریخ ۱۹ آذر ۱۳۹۰ در دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران ارائه شد به شرح زیر:
سراتوپوگونیده ها به عنوان ناقل بالقوه لیشمانیوز در استرالیا
خانواده سراتوپوگونیده شامل بیش از 4000 گونه در 78 جنس می باشد و فقط 4 جنس از آنها به انسان حمله می کند. مهم ترین جنس این خانواده، جنس کولیکوئیدس می باشد که هم از نظر پزشکی و هم از نظر دامپزشکی دارای اهمیت است و دارای پراکندگی جهانی بوده بطوریکه فقط در آمریکای شمالی 36 جنس و 600 گونه از آنها وجود دارد. سراتوپوگونیده ها از نظر انتقال بیماری های فیلریایی و برخی آربو ویروس ها دارای اهمیت ویژه ای هستند. اولین مورد از بیماری لیشمانیوز به صورت بومی در استرالیا در سال 2004 گزارش گردید و انگل آن گونه خاصی تشخیص داده شد. میزبان بیماری کانگوروهای قرمز بومی استرالیا (Macropus rufus) و ناقل آن ناشناخته بود. تا قبل از سال 2009 کلیه موارد بیماری در استرالیا از نوع وارده بودند و تمامی افرادی که دچار بیماری شده بودند یا سابقه سفر به کشورهای اندمیک داشتند یا افرادی بودند که از کشورهایی مثل افغانستان به استرالیا مهاجرت کرده بودند. به منظور شناسایی ناقلین احتمالی لیشمانیوز، پشه خاکی های 2 ناحیه مربوط به محلی که بیماری در آنجا پیدا شده بود با استفاده از چندین روش صید شامل: آسپیراتور، تله نورانی همراه CO2 و تله شانون از محل های استراحتشان از قبیل درز و شکاف های صخره ها، لانه های حیوانات، پای درختان، حفره های تنه درختان و پناهگاه های چوبی جمع آوری گردیدند. تمام پشه خاکی های جمع آوری شده از هر دو ناحیه تا سطح گونه شناسایی شدند. در این مطالعه 4 گونه از فلبوتوم ها تشخیص داده شد که گونه غالب Sergentomyia queenslandi بود. به منظور پیدا کردن DNA انگل لیشمانیا نمونه پشه خاکی های جمع آوری شده، با استفاده از روش semi-quantitative real-time PCR مورد آزمایش قرار گرفتند که همگی از نظر آلودگی به انگل لیشمانیا منفی بودند. با توجه به اینکه در محلی که آلودگی به انگل لیشمانیا در کانگوروي قرمز مشاهده شده بود و پشه های سراتوپوگونیده هم در آن محل فعالیت داشتند. بنابراین پشه های سراتوپوگونیده مربوط به این 2 ناحیه نیز با استفاده از تله های نورانی حاوی CO2 و آسپیراتور از روی میزبان های مختلف جمع آوری شدند. پس از جمع آوری نمونه ها 4 گونه از پشه های سراتوپوگونیده تشخیص داده شد. با انجام real-time PCR ،کشت انگل و تشریح نمونه های جمع آوری شده مشخص گردید که یک گونه توصیف نشده از سراتوپوگونیده مربوط به استرالیا به نام Forcipomyia (Lasiohelea) sp.1 از نظر آلودگی به DNA انگل لیشمانیا تا 15% مثبت است و در بعضی از نمونه ها میزان پارازیتمی زیاد بوده است. تشریح معده و دستگاه گوارش وجود اشکال پروماستیگوت انگل و نیز اشکال متاسیکلیک انگل را در بعضی از کولیکوئیدس ها نشان داد. انگل هم چنین کشت داده شد و آنالیز سیکوئنسDNA لیشمانیا پلیمراز ژن subunit II کاملا شباهت آن را به گونه انگل لیشمانیای جدا سازی شده مورد تایید قرار داد. در بررسی فیلوژنیک معلوم شد که انگل جدا شده Leishmania enriettii است که یکی از اعضا Leishmania sensu stricto محسوب می شود. برای ناقل قلمداد کردن یک گونه 5 معیار مهم وجود دارد که عبارت اند از : 1-ناقل باید در محیطی که مخازن است فعالیت داشته باشد. 2-گونه ناقل باید بتواند مخزن را مورد گزش قرار دهد .3-ناقل باید ازسیر تکامل انگل لیشمانیا در دستگاه گوارش خود حمایت کند تا انگل بتواند به شکل Metacyclic (آلوده کننده) تبدیل شود. 4-انگلی که از ناقل جدا سازی می شود باید همان نوع انگلی باشد که از مخزن بیماری جدا گردیده است. 5- ناقل باید بتواند انگل را از طریق گزش به میزبان های دیگر انتقال دهد. در این مطالعه 4 معیار از معیارهای فوق در گونه Forcipomyia (Lasiohelea) sp. 1 مشاهده گردید، و تنها معیاری که در این بررسی مشاهده نشد انتقال انگل توسط این گونه کولیکوئیدس از سراتوپوگونیده به میزبان دیگر از طریق گزش بود. با توجه به نتایج به دست آمده محققین Forcipomyia (Lasiohelea) sp. 1 را به عنوان ناقل بالقوه لیشمانیوز در استرالیا معرفی کرده اند و احتمالا F. (L.) peregrinatorهم ممکن است در انتقال انگل لیشمانیا سوش استرلیا دخالت داشته باشد. یاد آور میشود که کولیکوئیدس ها از زیر جنس Lasiohelea از انسان و سایر پستانداران خونخواری می کنند. نتایج این مطالعه اولین گزارش از انتقال انگل لیشمانیا توسط کولیکوئیدس ها است. هر چند که در برخی از مطالعات دیگر، کنه ها و کک ها را به عنوان ناقلین احتمالی معرفی کرده اند، اما گزارشی مبنی بر تکامل انگل در بدن این بندپایان و انتقال آن از طریق گزش تاکنون منتشر نشده است. این مطالعه باب جدیدی را در علم حشره شناسی پزشکی باز کرده است و در آینده می بایستی در زمینه اپیدمیولوژی لیشمانیوز در آن منطقه بیشتر مطالعه شود و احتمال دارد که Forcipomyia (Lasiohelea) sp. یا سایر گونه های Forcipomyia (Lasiohelea) به عنوان ناقل permissive در آن منطقه مطرح شوند.